سمت و سوی تجمع اربعین باید نفی استکبار باشد/ انسجام قلوب در اربعین نمود یک هویت مشترک است/ تمرکز بر آرمان اربعین، کارکرد رسانههای معاند را کمتر میکند
تاریخ انتشار: ۱۳ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۳۴۷۳۱۲
یک استاد دانشگاه میگوید «آرمان» مولفهای است که باید در تشکیلات اربعین تقویت شود؛ به راستی چند نفر برای نابودی اسرائیل به زیارت اربعین میروند؟
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از مرآت، گفت و شنود درباره ابعاد واقعه عظیم اربعین، شاید راهی باشد برای حضور اثربخشتر در این آیین بیهمتا. گفتگویی که در ادامه خواهید خواند، ترجمانی از همین دغدغه است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مرآت: جناب آقای عرباسدی! به زودی گردهمآیی عظیم اربعین آغاز خواهد شد. این واقعه از جنبههای گوناگون شگفتآور است. با توجه به تخصص ویژه شما در حوزه تشکیلات، پرسش ما این است که آموزههای تشکیلاتی اربعین شامل چه مولفههایی است؟
ما برای کار تشکیلاتی 4 رکن قائلیم: آرمان، رهبر، نظم و افراد. آرمان هدف اساسی تشکیلات است که میارزد آدمها حول آن جمع شوند، با هم تعامل کنند و به سمت آن حرکت کنند و میارزد که برای آن هزینه کنند. رهبر، آن عنصر انسانی است که سازماندهی و دور هم جمع کردن انسانها را بر عهده میگیرد. آدمها کسانی هستند که در تشکیلات نقشآفرینی میکنند و نظم هم نسبت بین تشکیلات و آدمهاست.
در بعد تشکیلاتی، در اربعین یک نکته مثبت و یک نکته منفی وجود دارد. بعد مثبت واقعه، حضور گسترده آدمهاست اما اگر برای بازگشت این خیل عظیم، یک سازماندهی ویژه داشته باشیم تا افراد بازگشته از این سفر، به طور هماهنگ دست به اقدام مشترکی بزنند، اتفاق مهمی در جامعه ما رخ خواهد داد. وقتی زائران اربعین از سفر بازمیگردند، بازخورد این سفر در جامعه خودمان باید بسیار ویژه باشد.
نباید به معنویتی که در وجود زائران ایجاد میشود اکتفا کرد؛ چنانکه درباره حج اینگونه شده است. ما خوشحالیم که 80 تا 100 هزار نفر به حج میروند و زیارتی میکنند و معنویتی کسب میکنند و وقتی برمیگردند هم معنویتی در جامعه ایجاد میکنند؛ بسنده کردن به این حد از تأثیر غلط و نقطه ضعف ماست. نقطه قوت، سیستمی است که قدرت جمع کردن این همه انسان را دارد.
باید بازخورد معنویت اربعین را در داخل مشاهده کنیم
دم و دستگاهی که بتواند تعداد قابل توجهی انسان را جلب و جذب کند، بسیار حائز اهمیت است. در جهان، باوری که بتواند این همه عملکننده را جمع کند بسیار اندک است. اما در این میان جای یک چیز بسیار خالی است. وقتی زائران به کشور بازمیگردند ما بازخوردهای معنویتی که کسب کردهاند را در داخل شاهد نیستیم. این یک نکته منفی است.
نکته دوم، مربوط به سازماندهی است. در اربعین، رکن دوم تشکیلات یعنی سازماندهی هم وجود دارد. هیأتها و موکبها هستند که در اربعین دور هم جمع میشوند. موکبها سیستم مشخصی دارند، فردی بالای سر موکب است و مسئول دارد. نظم و قاعدهای در سازماندهی وجود دارد. نکته سوم این که این جریان، رهبر هم دارد. موکبها یک رئیس یا رهبر دارد و این شاخصه مثبتی است.
چند نفر برای نابودی اسرائیل به زیارت اربعین میروند؟
اما حلقه مفقوده تشکیلات در واقعه اربعین، آرمان است. در حوزه آرمان، تشتت وجود دارد. برخی به زیارت اربعین میروند برای این که حاجتی از امام حسین(ع) بگیرند. چند نفر از مردم به زیارت امام حسین(ع) میروند تا هدف نابودی اسرائیل محقق شود؟ نابودی اسرائیل، میشود آرمان؛ شبیه چیزی که امام در راستای حج ابراهیمی، با عنوان برائت از مشرکین مطرح میشود.
چند نفر از افراد به زیارت میروند تا از اباالفضلالعباس(ع) انرژی بگیرند تا استکبار آمریکا را نابود کنند؟ ما در آرمان ضعیف هستیم. چرا از پیادهروی اربعین کار تشکیلاتی حاصل نشده است؟ چون هنوز به یک آرمان مشترک نرسیدهایم. الان هدف موکبها صرفا خدمت به زوار امام حسین(ع) است. این هدف کمی نیست اما باید خیلی خیلی بالاتر برویم.
ما 20 میلیون جمعیت داریم که پیاده به سوی امام حسین(ع) در حرکتاند؛ اگر این جمعیت به سوی اسرائیل برگردند، نمیتوانند اسرائیل را فتح کنند؟ بنابراین در مجموع، راهپیمایی اربعین، سه رکن یک تشکیلات را داراست و باید تقویت شود تا رکن چهارم را هم به دست آورد. باید برای جهتدهی به راهپیمایی اربعین تلاش کنیم و هوشمندی به خرج دهیم. این که چگونه این کار را انجام بدهیم بحث علیحدهای است.
گاهی خودمان مداخله مستقیم میکنیم که این غلط است اما گاهی از گفتمانها بهره میگیریم. باید ابتدا گفتمانسازی صورت بگیرد تا آرمانی با مختصاتی که به آن اشاره کردم، شکل بگیرد. شاید این کار 20 سال زمان ببرد اما من معتقدم که ظهور در گرو همین امر است. اگر ما بتوانیم به این جماعت انسانی آرمان مشترکی برای نفی استکبار بدهیم، میتوانیم امیدوار باشیم که اتفاقات جدی و بزرگی در اربعین رخ دهد.
سمت و سوی تجمع اربعین باید نفی استکبار باشد
این غلط است که ما در اربعین به یک زیارت بسنده کنیم. نه اینکه این هدف مهم نیست؛ اما این هدف کافی نیست. هدف باید انسجام جامعه شیعی باشد. ما در میان شیعیان تاکنون چنین تجمعی را شاهد نبودهایم. سمت و سوی این تجمع باید نفی استکبار باشد. ماهیت این تجمع باید یکجا بروز کند. دشمن باید از این واقعه بترسد. ما باید اربعین را به یک عنصر اثرگذار که تهدیدی جدی برای دنیای استکبار باشد، تبدیل کند.
در کنار قوتهای جدی تشکیلاتی اربعین، باید این نقائص را هم دید.
مفهوم کمرنگ شدن مرزها ملموس شده است
مرآت: در واقعه اربعین ما شاهد کمرنگ شدن مفهوم مرز و درهمآمیختگی دو و بلکه چند ملت هستیم. ارزیابی شما از ادامه این روند چیست؟
کارکرد جریانی که در آن جوامع انسانی با هم پیوند میخورند و ارتباطات گسترده انسانی را شکل میدهد، همین است. در اتحادیه اروپا که ویزای شینگن شکل گرفته، مفهوم کمرنگ شدن مرزها قابل لمس است. اتحادیه اروپا البته نمیخواهد مرزها را نفی کند اما میخواهد بگوید میشود به ارتباطات انسانی در جوامع عمق بخشید؛ به گونهای که اثرگذاریهای محیطی در ارتباطات کمرنگتر شود.
با این نگاه، دیگر شاهد دعوای من عراقی هستم و تو ایرانی نخواهیم بود. سخن بر سر برداشتن مرزها نیست؛ بلکه سخن بر سر رابطه برادری میان ملتهاست. اگر برادران عراقی ما به مشهد میآیند ما به عنوان زوارالرضا(ع) به آنها نگاه میکنیم و آنها به عنوان زوارالحسین(ع) نگاه میکنند. ما باید از این ظرفیت استفاده کنیم. مرزهای جغرافیایی نمیتوانند به ما هویت بدهند.
نشانههای هویت مشترک در اربعین
هویت با فرهنگ تعریف میشود نه با جغرافیا. مرز عنصر اصلی در هویتبخشی نیست. انسجام قلوب و محبتهای انسانی در اربعین نمود یک هویت مشترک است. تقویت این جریان، سبب میشود که عناصر هویتی کماهمیتتر کنار برود. ما دأب از بین بردن مرزها را نداریم اما کمرنگ شدن مرزها میتواند یکی از محصولات جانبی فرایند تقویت اربعین باشد.
مرآت: تحلیل شما از تحرکات رسانهای علیه واقعه اربعین در داخل و خارج چیست؟ در آینده نزدیک با چه مسائلی روبرو خواهیم شد؟
نقطه کانونی که هدف قرار میگیرد چیست؟ باید بر پاسخ این سوال تمرکز کنیم. دشمن میخواهد هدف نهایی را بزند. هدف نهایی، شکلگیری ارتباطات انسانی و نزدیک شدن قلوب است. دشمن وحدت قلوب را نشانه میگیرد. ما هرچه بر آرمان اربعین بیشتر تمرکز کنیم، کارکرد رسانههای معاند کمتر میشود. باید بگوییم اربعین یعنی نفی استکبار جهانی.
این زمزمه باید در عالم بپیچد. همه ظرفیتهای این امر موجود است. اگر نقطه اثر اینجا باشد، خبرهای زردی مثل این که یک زائر ایرانی به عراقیها توهین کرده، اساسا به چشم نمیآید و از سوی دیگر از آنجا که دشمنان به موضوع اختلافات ورود پیدا خواهند کرد، به سادگی میتوان به واسطه برجسته کردن آرمانها، اختلافات را کنترل کرد. رسانههای انقلابی باید بر آرمانها متمرکز شوند تا عیار کار رسانههای بیگانه روشن شود.
مرآت: بابت وقت ارزشمندی که در اختیارم قرار دادید، متشکرم.
من هم از شما و همکارانتان تشکر میکنم.
انتهای پیام/
منبع: دانا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۳۴۷۳۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جلائیپور، استاد دانشگاه: برای عملیات «وعدهٔ صادق» به قدر کافی پیوستهای دیپلماتیک و مربوط به سیاست داخلی و اقتصاد تمهید و عملیاتی نشده/ به جای انسجام داخلی و افزایش همبستگی ملی و رضایت عمومی شهروندان، شاهد تجدید طرح گشت ارشاد بودهایم
به گزارش جماران؛ حمیدرضا جلائیپور استاد دانشگاه در یادداشتی در روزنامه هم میهن نوشت:
در سیاست پیچیدهٔ ملی و جهانی امروز کم پیش میآید که موضع نیروها در برابر یک پدیده بتواند به عنوان شاقول و مرزگذارِ روشنِ اخلاقی و سیاسی عمل کند. موضع هر نیروی سیاسی در برابر عملکرد اسرائیل آپارتایدی و اشغالگر در شش ماه گذشته از این نمونههای کمیاب است. اسرائیلی که اساسا از ابتدا مبتنی بر اشغال، ترور، ایدئولوژی صهیونیستی، نسلکشی، پاکسازی قومی و استعمار شهرکنشین شکل گرفت و چند دهه مبتنی بر همین ابزارها و متکی به حمایت نواستعماری آمریکا و اروپا و با نقض مستمر و سیستماتیک حقوق و آزادیهای اساسی فلسطینیان و قوانین بینالمللی پیشروی کرد، در شش ماه گذشته کلکسیون بیسابقهای از جنایات جنگی را در برابر دوربین رسانهها و گوشیهای هوشمند در جهان شبکهای مرتکب شد.
برای عموم ایرانیان (حتی ناراضیان شدید) روشنگر است که بخش بزرگی از اپوزیسیون غیرملی نهتنها آشکارا در طرف اسرائیل نسلکش و کودککش ایستادند و در برابر قتل عام ۴۰ هزار فلسطینی (اکثرا کودک یا زن) و انواع جنایت جنگی هولناک و فریب و دروغ مستمر اسرائیل سکوت کردند، بلکه رسانهها و رهبران این اپوزیسیون وابستهٔ مالی و سیاسی نتانیاهو شدهاند. اپوزیسیون وابسته به اسرائیل طرف اشتباه این شاغول مرزگذار ایستاد و از جمله به همین دلیل افول کرد و ضربهای کاری و بلندمدت خورد.
مسالهٔ فلسطین و آرمان فلسطین قبل از انقلاب ۵۷ هم وجود داشت و امروز با مواضع اخیر حماس هم روشنتر شده است که خود اسرائیل (در نظر و عمل) و آمریکا (در عمل، چنانکه در وتوی اخیرش متبلور شد) تنها موانع تشکیل دولت مستقل فلسطینیاند، و نه ایران که به آن رای مثبت داد. با این حال روشن است که اسرائیل میکوشد مثل دو دههٔ گذشته پروژهٔ امنیتیسازی ایران را پیش ببرد، از ایران مترسکی برای کاهش فشار روی خودش و ایجاد ائتلاف با کشورهای منطقه بسازد و در دشنهزنی به ایران در خارج و داخل مرزهایش پیشروی کند. حملهٔ اسرائیل به ساختمان دوم سفارت ایران در سوریه گام جدید اسرائیل آپارتایدی و خطای راهبردی آن بود که باز بخش بزرگی از اپوزیسیون با محکوم نکردنش نشان داد منافع ملی و قوانین بینالمللی برایش اهمیت و اولویتی ندارد.
پاسخ ایران به حملهٔ اسرائیل اشغالگر در عملیات وعدهٔ صادق نیز رخداد بزرگی بود که باز بخش بزرگ از اپوزیسیون نتوانست اهمیتش را دریابد. برجام مهمترین شاهکار دیپلماتیک و مولفهٔ قدرت نرم ایران و وعدهٔ صادق مهمترین شاهکار بازدارندهٔ سخت ایران در دهههای اخیر بوده است. نیرویی که نتواند این واقعیت را ببیند و چنان از روزمرگیهای سیاسی و اختلافهای دیگر ارتفاع بگیرد که اهمیت این دو مولفه در قدرت و منافع ملی ایران را درک کند به ضعف و عدم صلاحیت خودش گواهی میدهد. وعدهٔ صادق نشان داد که سرمایهگذاری همهٔ دولتهای پس از جنگ بر بازدارندگی موشکی و سرمایهگذاری دههٔ اخیر ایران بر پهپادها در دفاع ملی کارساز بوده است. وعدهٔ صادق مصداق روشنی از دفاع مشروع مطابق قوانین بینالمللی، با اهداف نظامی، بدون تلفات انسانی و به قصد پیشگیری از جنگ بود و به خاطر عقلانیت قابل توجهی که در اجرای آن بارز بود به جنگ نیانجامید، بر قدرت ملی افزود و ایران را به نسبت چند ماه پیش در برابر جنگ پرشدت، حملهٔ نظامی و پیشرویهای اسرائیل مصونتر کرد. با این حال، پایدارسازی دستاوردهای صبح صادق نیازمند تقویت دیگر مولفههای قدرت ملی، از جمله دیپلماسی تواناتر، اقتصاد توانمند و افزایش انسجام داخلی و رضایت عمومی شهروندان است.
متاسفانه شواهد نشان میدهد برای عملیات موفق و مدبرانهٔ وعدهٔ صادق به قدر کافی پیوستهای دیپلماتیک و مربوط به سیاست داخلی و اقتصاد تمهید و عملیاتی نشده است. به جای انسجام داخلی و افزایش همبستگی ملی و رضایت عمومی شهروندان، در هفتههای گذشته شاهد احکام قضایی و تجدید طرح گشت ارشاد بودهایم که بر شکافها و نارضایتی میافزاید و ناعادلانه است. متاسفانه همین سوءحکمرانیها زمینهسازی کرده است برای این واقعیت تلخ که دانشجویان ایرانی حتی به نسبت دانشجویان آمریکایی حساسیت و اعتراض کمتری به نسلکشی اسرائیل نشان میدهند. آمریکایی که عملا پشتوانهٔ نسلکشی اسرائیل میشود و در دانشگاههایش معترضان به نسلکشی سرکوب میشوند صلاحیت و مشروعیت اخلاقی پند و اندرز حقوق بشری به کشورهای دیگر ندارد، ولی صداوسیما و حکمرانانی که از سرکوب دانشجویان معترض در ایران حمایت میکنند و با گشت ارشاد و احکام قضایی ناعادلانه بر صورت آزادیها پنجه میکشند هم صلاحیت نقد سرکوب در آمریکا را از دست میدهند و در جامعهٔ ناراضی نسبت به سهمگینترین جنایات جنگی اسرائیل اشغالگر حساسیتزدایی میکنند. با این حال، سوء حکمرانیها نباید قطبنمای اخلاقی شهروندان آگاه و نیروهای سیاسی ملی را از کار بیاندازد و صدای اعتراضشان به نسلکشی و سرکوب و تجاوز اسرائیل کودککش به میلیونها فلسطینی و سفارت ایران را کوتاه کند. در همین بزنگاهها و با همین شاقولهای مرزگذار است که عیار ملی و اخلاقی بودن نیروها سنجیده میشود.