Web Analytics Made Easy - Statcounter

خردسال‌ترین عضو حزب اراده ملت ضمن این که معتقد است آموزش و پرورش باید یک زنگ روان‌شناسی در مدارس دایر کند، پیشنهاد جالبی هم برای انتخابات دارد.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از مرآت، در سی‌سالگی انقلاب به دنیا آمده و حالا در چهل‌سالگی انقلاب حرف‌هایی شنیدنی برای گفتن دارد. از قانون اساسی می‌گوید و از ضرورت رفع تبعیض آموزشی! «رها سعادت» خردسال‌ترین عضو حزب اراده ملت، حالا مدتی است که حرکت به سمت فعالیت‌های جدی اجتماعی را آغاز کرده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

گفتگو با کسی مثل «رها» ما را مطمئن می‌کند که سرعت رشد فکری نسل جدید، بسی بیشتر از سرعت رشد فکری نسل‌های پیشین است! این البته به محیطی که کودکان ما در آن رشد پیدا می‌کنند هم بستگی دارد. بی‌درنگ شما را به مطالعه این گفتگو دعوت می‌کنیم.

مرآت- در ابتدای مصاحبه، خودت رو برای مخاطبان مرآت معرفی کن.

من رها سعادت هستم. سال 1387 به دنیا اومدم و 10 سالمه. عضو شورای دانش‌آموزی مدرسه مهرگان هم هستم.

مرآت- چی شد که تصمیم گرفتی عضو شورای دانش‌آموزی مدرسه بشی؟

یه روز ناظم مدرسه اعلام کرد هرکس می‌خواد عضو شورای دانش‌آموزی بشه باید ثبت‌نام کنه. من وقتی اومدم خونه درباره این موضوع فکر کردم و با پدر و مادرم مشورت کردم. از قبل به فعالیت اجتماعی علاقه داشتم و پدرم هم بهم گفت اگه می‌خوای بیشتر با فعالیت‌های اجتماعی آشنا بشی، برو ثبت‌نام کن.

مرآت- و این اولین انتخابات عمرت بود!

بله! من توی انتخابات نفر یازدهم شدم.

مرآت- ظاهرا از همین سن فعالیت حزبی رو هم شروع کردی!

بله. من دبیر دانش‌آموزی حزب اراده ملت هستم.

مرآت- درباره این حزب توضیح میدی؟

دبیر این حزب در استان سمنان، آقای خلیلی‌پور هستند. ایشون به من لطف داشتند و اجازه دادند که من در جمع اعضای حزب صحبت کنم.

با دیدگاه حزب مخالف باشم، نظرم رو بیان می‌کنم!

مرآت- اگه یه روز حزب نظری داشته باشه که باهاش مخالف باشی، مخالفتت رو اعلام می‌کنی؟

بله حتما نظرم رو میگم و انتقادم رو هم میگم.

مرآت- اگه بهت بگن حق نداری نظر مخالفت رو اعلام کنی، چیکار می‌کنی؟

قشنگ میذارم میرم! من حتی از پدرم انتقاد می‌کنم.

مرآت- چه انتقادی؟

شما هرچقدر به بچه‌تون بگید موبایل دستت نگیر، تا وقتی بچه دست شما موبایل ببینه، به حرف شما گوش نمیکنه. من بارها پنج‌شنبه یا جمعه صبح که از خواب بیدار شدم دیدم پدرم اول صبح موبایل دستشه!

مرآت- تصورت از بیست‌سالگی چیه؟ به نظرت اون موقع توی چه شغلی فعالیت می‌کنی؟

من در سی‌امین سالگرد انقلاب به دنیا اومدم. بیست‌سالگی من، با پنجاهمین سالگرد انقلاب مصادف میشه. شاید اون موقع در مسیر پزشک شدن باشم! من از پنج‌سالگی دوست داشتم دکتر بشم و به خاطر همین کلاس زبان رفتم.

شبی که با کتاب قانون اساسی آشنا شدم

مرآت- شنیدیم که قانون اساسی جمهوری اسلامی رو هم مطالعه می‌کنی! چی شد که به مطالعه قانون علاقه‌مند شدی؟

پدرم معمولا از کتابخونه برام کتاب می‌گیره. یه شب برام کتاب قانون اساسی رو آورد و گفت می‌تونی قانون‌های مهمش رو حفظ کنی.

مرآت- تا الان کدوم ماده قانونی برات جالب‌تر بوده؟

بند سومِ اصل سوم قانون اساسی:«آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه در تمامی سطوح و تسهیل و تعمیم آموزش‌ها.» متأسفانه الان بیشتر مدارس غیرانتفاعی شده!

مرآت- خودت توی مدرسه غیرانتفاعی درس می‌خونی؟

بله. مدرسه غیرانتفاعی مهرگان! این باعث شده که به اقتصاد خانواده بیشتر فشار بیاد!(با خنده)

مرآت- با دوستانت تو مدرسه درباره مسائل سیاسی صحبت می‌کنی؟

بله زیاد. بچه‌ها وسط زنگ تفریح میزگرد تشکیل میدن! موقعی که آقای روحانی رأی آورده بود، بیشتر زنگ‌های تفریح درباره ایشون با هم صحبت می‌کردیم.

مرآت- اون موقع بچه‌ها موافق رأی آوردن آقای روحانی بودن؟

بله ولی الان یه ذره کم‌تر شده! من و یکی از دوستانم، موقع انتخابات می‌رفتیم تبلیغات می‌کردیم و کارت پخش می‌کردیم!

رئیس‌جمهور باید راستگو باشد!

مرآت- تو هشت سال دیگه میتونی رأی بدی! دوست داری رئیس‌جمهورِ اون زمان چه ویژگی‌هایی داشته باشه؟

راستگو باشه و به قول‌هایی که میده عمل کنه.

مرآت- اگه خودت مسئول بودی، برای بچه‌های هم‌سن و سال خودت چیکار می‌کردی؟

اگه می‌تونستم، بچه‌هایی که نمیتونستن برن مدرسه رو می‌بردم مدرسه. حیفن! ممکنه حتی استعدادهاشون از بچه‌هایی که میرن مدرسه هم بیشتر باشه اما به خاطر شرایط اقتصادی شاید نتونن برن مدرسه.

مرآت- اگه یه روز نماینده مجلس بشی، تلاش می‌کنی که سن رأی دادن رو بیاری پایین؟

الان علم پیشرفت کرده و بچه‌های هم‌سن و سال من خیلی اطلاعات دارند. من فکر می‌کنم می‌تونن رأی بدن! به نظر من میشه از بچه‌هایی که می‌خوان رأی بدن آزمون بگیرن و اگه قبول شدن، بتونن رأی بدن! ممکنه کسی 80 سالش باشه ولی نتونه حتی خودکار رو دستش بگیره! بچه ده ساله سال 97، با بچه ده ساله سال 67 تفاوت داره.

امکانات ویژه سمنان برای کودکان، اندک است

مرآت- فضای شهر سمنان رو چقدر برای بچه‌ها مناسب میدونی؟

توی شهری مثل تهران شهربازی‌های بزرگی برای بچه‌ها ساخته شده. جاهایی هست که با بازی به بچه‌ها آموزش میدن و مشاغل رو بهشون معرفی می‌کنن. سمنان امکانات کمی برای بچه‌ها داره.

مرآت- درسی هست که به نظرت خوندنش فایده نداشته باشه؟

بله! به نظر من، مفیدترین درسی که داریم، مطالعات اجتماعیه. ولی بعضی از درس‌ها رو فقط می‌خونیم که نمره‌مون صفر نشه! بچه‌ها باید همونقدر که لازمه درس بخونن. به نظر من باید بعضی از درس‌ها حذف بشه! ما الان کلاس چهارم هستیم و تازه دارند به ما جمله‌سازی یاد میدن!

مرآت- البته با توجه به این که فضای مجازی باعث شده که ما نگارش و زبان معیار یادمون بره، به نظرم جمله‌سازی میتونه مفید باشه!

درسته ولی چیزی که به ما آموزش داده میشه خیلی ابتدائیه!

مرآت- این که نمره رو حذف کردن به نظرت خوبه یا بد؟

به نظر من نمره باشه بهتره! چون معلوم نمیشه دانش‌آموز 20 گرفته یا 16! هنوزم وقتی بچه‌ها نمره «خوب» میگیرن گریه می‌کنن!

 مرآت- به نمایندگی از هم‌سن‌وسال‌های خودت با آقای استاندار صحبت کن و مطالباتت رو به ایشون بگو.

من پیشنهاد می‌کنم به جای بعضی از درس‌هایی که وقت بچه‌ها رو هدر می‌ده- مثل جمله‌سازی- برای بچه‌ها زنگ روان‌شناسی بذارن.

مرآت- از این که در این گفتگو شرکت کردی، متشکرم.

منم ممنونم که این فرصت رو در اختیارم قرار دادید.

انتهای پیام/

منبع: دانا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۶۳۹۷۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بهترین و بدترین خاطره معلم کودکان کار

خبرگزاری مهر_ گروه جامعه؛ روز معلم که می شود همه ما به یاد معلمانمان می افتیم؛ خانواده‌ها از معلمان فرزندانشان تقدیر می کنند؛ مدیران مدارس برای معلمان خود هدایایی در نظر می گیرند و آموزش و پرورش در هر استان و شهر هم سعی دارد هر ساله به مناسبت روز معلم از معلمان نمونه خود تقدیر کند.

در این میان اما معلمانی هستند که بدون چشم داشتی، بدون آنکه از تدریس و زحماتشان کسی تقدیری داشته باشد؛ همچنان معلمی را با شوق و علاقه ادامه می دهند.

به بهانه روز زیبای معلم تلاش می کنیم در چند مصاحبه با تعدادی از این معلمان گفت‌وگو داشته باشیم.

یکی از این دسته از معلمان که کمتر به آنها پرداخته و از آنان تقدیر می شود معلمان مدارس کودکان کار و کودکان اتباع است؛ کودکانی که شناسنامه یا خانواده ندارند؛ کودکانی که ناچارند چند روز در هفته کار کنند و یا کودکان اتباع؛ همگی از جمله کودکانی هستند که مدارس معمولی از ثبت نام آنها سرباز می زنند.

در چنین شرایطی مراکز و یا مدارسی با مجوز از وزارت کشور یا سازمان بهزیستی اقدام به ثبت نام این کودکان می کنند تا علاوه بر سواد آموزی این کودکان، از افتادن آنان به دام آسیب های اجتماعی هم تا آنجا که می توانند جلوگیری کنند.

شقایق راد یکی از این معلمان است که ده سالی است در مدرسه کودکان کار ارفک فعالیت دارد. او مدتی تدریس و سواد آموزی به زنان سرپرست خانوار را برعهده داشت و حالا چند سالی است به صورت ویژه معلم ابتدایی کودکان است.

معلمی کودکان در مقطع ابتدایی به تنهایی خیلی سخت است؛ آیا آموزش به کودکان کار سخت تر نیست؟

معلمی شغل سختی است اما من هیچ‌گاه معلمی را به عنوان شغل نگاه نمی‌کنم؛ معلمی مسیری است که باید معلمان آن را انتخاب کنند. البته مسیری بسیار سخت است که چالش‌های زیادی هم دارد اما در کنار همه سختی‌هایش لذت‌هایی دارد که تا معلم نباشید نمی‌توانید لذت‌های معلمی را لمس و تجربه کنید.

آیا تفاوتی بین معلمی برای کودکان تحت آسیب با کودکان معمولی وجود دارد؟

بله آموزش به کودکان تحت آسیب متفاوت است؛ با توجه به شرایط زیستی که این کودکان دارند درس‌ها متفاوت است. در بسیاری از کتب درسی از نقش خانواده، محل سکونت و تاریخ تولد گفته می‌شود در حالی که کودک آسیب دیده حتی ممکن است شناسنامه نداشته باشد. ممکن است خانواده خوبی نداشته باشد و یا نداند حتی کجا به دنیا آمده است. ما با توجه به شرایط این کودکان کار و یا کودکان اتباع طرح درس‌های منسجمی بر طبق کتب درسی رسمی کشور طراحی کردیم؛ هیچ مطلبی حذف نشده اما روش تدریس متفاوت از سایر مدارس است تا کودک با دیدن تصاویر و مطالب کتاب‌های درسی به فکر چیزهایی که ندارد نیفتد. کودکان باید بدون حسرت خوردن مفاهیمی همچون خانواده و هرم غذایی را بدانند. به عنوان مثال در کتب درسی هرم غذایی آموزش داده شده است؛ متاسفانه برخی از این کودکان بسیار کمتر از کودکان معمولی پروتئین مصرف می کنند؛ تلاش می‌کنیم به آنان بیاموزیم که از چه مواد غذایی استفاده کنند تا جایگزین گوشت بوده و منبع پروتئین باشد.

آیا شرایط حضور غیاب دانش آموزان مدارس عادی با مدارس کودکان کار متفاوت است؟

شرایط حضور غیاب دانش آموزان مدارس عادی با مدارس کودکان کار هم متفاوت است؛ مدارس عادی با هماهنگی خانواده‌ها بر حضور و غیاب کودکان در مدرسه نظارت دارند اما ما در مدارس کودکان کار با خانواده یا بستگانی از کودک مواجهیم که اصرار می کند که کودک بتواند کارش را هم ادامه دهد. ما ناچاریم با خانواده این کودکان به نوعی یک تفاهمنامه در روز ثبت نام امضا کنیم تا کودک سه روز در هفته بتواند در کلاس‌های درس حاضر شود و سه روز دیگر را کار کند. دختران سه روز و پسران سه روز دیگر هفته در مدرسه حضور دارند و روزهایی که در مدرسه نیستند به سر کار می‌روند.

کودکان کار دانش آموز در مدرسه ارفک معمولاً چه کارهایی می‌کنند؟

بیشتر این کودکان دست فروش هستند و چیزهایی را می‌فروشند که متاسفانه خودمان هم در خیابان این دستفروشی را مشاهده می‌کنیم؛ تعدادی از این کودکان در کارگاه‌هایی کار می‌کنند که چندان در دید عموم نیستند؛ کارگاه‌های خیاطی، تولیدی کیف و کفش و کارگاه های بسته‌بندی از جمله مهم‌ترین این کارگاه‌ها هستند؛ پسرهای بزرگتر هم در تعمیرگاه‌ها مثل تعمیرگاه‌های ماشین یا کارگاه های صنعتی فعالیت می‌کنند. برخی از دختران هم در منزل مشاغل خانگی دارند. مشاغل خانگی سود کمی دارند و برای اینکه یک خانواده بتواند امرار معاش داشته باشد لازم است همه اعضای خانواده یک شغل خانگی مثل بسته بندی را انجام دهند.

چه طور خانواده یا بستگان کودک کار را مجاب می‌کنید که کودکشان تحصیل را ادامه دهد؟

در روز ثبت نام ما از خانواده یا بستگان این کودکان با یک فرم تفاهم نامه قول می‌گیریم که سه روز در هفته کودک حتماً به مدرسه بیاید و او را به کار نفرستند. البته این موضوعی است که برای کودکان اتباع متفاوت است زیرا کودکان اتباع ممکن است در یک زمانی ناچار شوند همراه خانواده مهاجرت کنند.

آموزش به کودکان کار اتباع چه تفاوتی با کودک کار ایرانی دارد؟

خوشبختانه بین آموزش به کودکان کار ایرانی و اتباع در ارفک تفاوتی وجود ندارد؛ این دوستی و همدلی بین کودکان را خود بچه ها یاد گرفتند و این دوستی بین آنها وجود دارد دانش آموزان کوچکتر از بزرگترها یاد می‌گیرند که این دوستی‌ها را حفظ کنند. تنها موضوعی که ما معلمان و مربیان آن را در نظر می‌گیریم این است که کودکان اتباع مهاجر هستند؛ نحوه آموزش به کودکان مهاجر بدین صورت است که دوره‌های آموزشی فشرده و خلاصه است. مشخص نیست که این کودکان تا چه زمانی در کنار ما در مدرسه هستند. ما در هنگام ثبت نام به کودک و بستگانش می‌گوییم که یک سال لازم است که کودک به مدرسه بیاید؛ اما با توجه به شرایط این مهاجرین ممکن است کودک از ایران برود برای همین ما به گونه‌ای طرح درس‌ها را برنامه‌ریزی کردیم و به معلم‌ها ارائه دادیم که این طرح درس‌ها خلاصه‌ای از پایه‌های مورد نیاز کودکان باشد. در طرح آموزشی توسعه‌ای، دو طرح الف و ب طراحی شده، در طرح الف دو پایه اول و دوم ابتدایی و در طرح ب سه پایه سوم چهارم و پنجم ابتدایی گنجانده شده است.

طوری برنامه‌ریزی شده است که کودک به صورت خلاصه مطالب اصلی را فرا بگیرد و ضمناً به مسائل فرهنگی هم ورود نکردیم؛ تلاش کردیم تا مسائل فرهنگی تداخلی در مسائل آموزشی ایجاد نکند.

بهترین و بدترین خاطره شما از ده سال معلمی کودکان کار چه بوده است؟

بهترین خاطره برای من توانایی خواندن و نوشتن نوجوانی است که پس از ۱۴ سال بی‌سوادی توانست بخواند و متنی را با گریه برایم بخواند که عنوان اش این بود: من دیگر باسواد شدم.

بدترین خاطره ما معلمان کودکان کار هم ترک تحصیل اجباری کودکان است که بسیاری از آنها مجبور می‌شوند درس خواندنشان را ترک کنند. گاهی به خاطر تغییر محل کارشان ناچار می شوند تحصیل را رها کنند. علی رغم اینکه ما با سرکارگر یا کارفرما یا صاحب کارگاهشان صحبت میکنیم که کودک را جا به جا نکند اما باز هم گاهی اصرار ما بی فایده است و کودک برای کار اجباری به منطقه دیگری می رود و دیگر نمی‌تواند برای ادامه تحصیل به این مدرسه بیاد؛ البته امیدواریم این تغییر محل کار به ترک تحصیل دائمی کودک منجر نشود.گاهی هم مهاجرت موجب می شود کودک مجبور شود درس را رها کند.

کد خبر 6092574 علی قدمی

دیگر خبرها

  • روایت «ایران» از زندگی در باغچه‌بان
  • محدودیت دسترسی به گوشی‌های هوشمند و شبکه‌های اجتماعی برای کودکان فرانسوی
  • کودکان را از آغوش محروم نکنید/ رابطه بغل کردن با سلامت جسم و روان
  • پیشنهاد پایداری به شانا برای تکمیل لیست در دور دوم انتخابات
  • بهترین و بدترین خاطره معلم کودکان کار
  • پیشنهاد اغواکننده به اسطوره فوتسال ایران برای تبلیغ برنج!
  • پیشنهاد اغواکننده به سرمربی تیم ملی ایران برای تبلیغ برنج!
  • پیشنهاد اغواکننده به شمسایی برای تبلیغ برنج!
  • ارمغان روانشناسان و مشاوران، بهرورزی و فضیلت مندی در زندگی
  • ارمغان روانشناسان و مشاوران، بهرورزی و فضیلت مندی در زندگی